رویای زیبا |
|||||||||||||||||
آمدی
و آنقدر
محو تعبیر رویایم بودم
که انگار تو را
در بیداری خواب دیدم
رفتی
و تمام اتاقم
چنان عطر تو گرفت
که مست یادت دوباره
به خواب رفتم ...
برای من همین خوبه که با رویات می شینم
لحظه هایی هست که وقتی سخت دلگیری دردت
را در سینه ات فرو می ریزی تا آشکار نگردد
لحظه هایی هست که وقتی اشک در چشمانت حلقه زده،
بغض می کنی اما پشت لبخندی ساده پنهان خواهی کرد
لحظه هایی هست که وقتی دلت خیلی گرفته و می خواهی
درد دلت را فریاد بزنی از سنگینی بغضت نمی توانی
لحظه هایی هست که سخت، خسته می شوی از دست
کسانی که حرف هایت را نمی فهمند و باز چیزی نمی گویی
لحظه هایی هست که وقتی از تنهایی زمین گیر می شوی،
سرت را به دیوار تنهاییت می گذاری و باز هیچ نمی گویی
لحظه هایی هست که دلت می خواهد فریاد زنی
و خالی شوی از هر چه درد، ولی باز نمی توانی...
و لحظه ایی که سخت تر از تمام لحظه هاست.
لحظه ای که عادت می کنی به هر چه درد و چه سخت لحظه ایست..
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم/ زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت/ زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست.....
شب آرامی بود
می روم در ایوان، تا بپرسم از خود زندگی یعنی چه؟ مادرم سینی چایی در دست گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا لب پاشویه نشست پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد شعر زیبایی خواند، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین :با خودم می گفتم زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست رود دنیا جاریست زندگی ، آبتنی کردن در این رود است وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟ !!!هیچ زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت زندگی درک همین اکنون است زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است، که نخواهد آمد تو نه در دیروزی، و نه در فردایی ظرف امروز، پر از بودن توست شاید این خنده که امروز، دریغش کردی آخرین فرصت همراهی با، امید است زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک به جا می ماند زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق زندگی، فهم نفهمیدن هاست زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست فرصت بازی این پنجره را دریابیم در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم پرده از ساحت دل برگیریم رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند چای مادر، که مرا گرم نمود نان خواهر، که به ماهی ها داد زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست من دلم می خواهد قدر این خاطره را دریابیم. سهراب سپهری
گلنار، گلنار، کجایی که از غمت ناله می کند عاشق وفادار گلنار، گلنار، کجایی که بی تو شد دل اسیر غم دیده ام گهربار گلنار، گلنار، دمی اولین شب آشنایی و عشق ما به یاد آر گلنار، گلنار، در آن شب تو بودی و عیش و عشرت و آرزوی بسیار چه دیدی از من حبیبم گلنار ،که دادی آخر فریبم گلنار نیابی ای کاش نصیب از گردون ،که شد ناکامی نصیبم گلنار بود مرا، در دل شب تار، آرزوی دیدار ،تا به کی پریشان؟ تا به کی گرفتار؟ یا مده مرا، وعده وفا، راز خود نگه دار ،یا به روی من، خنده ها بزن، قلب من بدست آر چه دیدی از من حبیبم گلنار ،که دادی آخر فریبم گلنار نیابی ای کاش نصیب از گردون ،که شد ناکامی نصیبم گلنار دو شنبه 19 فروردين 1392برچسب:محاکمه عشق, :: 13:3 :: نويسنده : علی
به دلیل تبعيد به دورترين نقطه مغز يعنی فراموشی ، قلب تقاضای عفو عشق را داشت ولی همه اعضا با او مخالف بودند قلب شروع كرد به طرفداری از عشق ، آهای چشم مگر تو نبودی كه هر روز آرزوی دیدن چهره زیبایش را داشتی ، ای گوش مگر تو نبودی كه در آرزوی شنيدن صدايش بودی وشما پاها كه هميشه رفتن به سويش بوديد حالا چرا اينچنين با او مخالفيد ؟ همه اعضا روی برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترك كردند ، تنها عقل و قلب در جلسه ماندند عقل گفت: ديدی قلب همه از عشق بی زارند ، ولی متحيرم با وجودی كه عشق بيشتر از همه تورا آزرده چرا هنوز از او حمايت ميكنی !؟ قلب ناليد و گفت: من با وجود عشق ديگر نخواهم بود و تنها تكه گوشتی هستم كه هر ثانيه كار ثانيه قبل را تكرار ميكند و فقط با عشق ميتوانم يك قلب واقعی باشم
اسفند رو به پایان است وقت کوچ کردن به فروردین .... وقت بخشیدن و صاف کردن دل پس مرا ببخش: اگر با نگاهی،صدایی یا زبانی... بر دلت ترکی انداخته ام....
آخرین مطالب پيوندها نويسندگان
|
|||||||||||||||||
![]() |